سلام خوبین خوشین دیروز دخمل کوچولوی بالاخره بعد از یه ودو هفته ای تونست چهاردست وپا راه بره عزیزدلم دایی ناصرشو خیلی دوست داره به خاطر همون هم تلاشی از خودش نشون داد دایی جلوی میز می خواست بخوابه،ایلین کوچولو هم با هاش یه کم فاصله داشت ایلین می خواست که داییش بغلش کنه برای همون غلت خورد اولش انگشت های داییش گرفت بعدش هم پاهاشو زیرشکمش جمع کرد و تونست دو قدم بیاد جلو الهی مامانی فدات شه که تونستی راه بری منم قند تو دلم اب شد وقتی این صحنه رو دیدم و نازگلمو برداشتمو یه بوس محکم از صورتش کردم عزیز دلم امیدوارم بعداز این پیشرفت های زیادی ازت ببینم نفس مامان دوست دارم ...